حافظه کاري یک نظام شناختی جامع است که هم دربرگیرنده مکانیسم هاي حافظه اي و هم توجهی است و به همین دلیل در مطالعه نظام مند مشکلات شناختی می تواند بکار
گرفته شود. بر این اساس هدف از پژوهش حاضر شناسایی میزان پیش بینیکنندگی ظرفیت حافظه کاري و کارکردهاي اجرایی آن (شامل تغییر، بازدار ي و بروزرسان ی توجه )
براي گرایش به وسواس بوده است. جامعه پژوهش، شامل دانشجویان دانشگاه تهران بوده است که از این این جامعه نمونهاي به حجم 164 نفر ( 90 مرد و 74 زن) سال به
روش نمونهگیري تصادفی انتخاب شدند. براي سنجش گرایش به وسواس از پرسشنامه وسواس اجباري مادزلی (هاگسون و راچمن، 1977 )، برا ي سنجش ظرفی ت حافظه
کاري از تکلیف فراخناي وارونه اعداد (عابدي، 1387 )، براي سنجش حافظه کوتاه-مدت از فراخناي اعداد رو به جلو و براي سنجش تغیی ر، بازدار ي و بروز رسان ی توجه به
ترتیب از تکالیف تغییر آمایه (روگرس و مونسل، 1995 )، استروپ (اسپرین و استراس، 1998 ) و نگهداشتن رد (مارتینز و همکاران، 2011 ) استفاده شد. نتایج تحلی ل رگرس یون
نشان داده است ظرفیت حافظه کاري و مکانیسم-هاي توجهی کارکردهاي اجرایی روي هم رفته بخش زیادي از واریانس (حدود 67 درصد) گرایش به وسواس را پ یشبین ی
میکنند. بر این اساس میتوان نتیجه گرفت افراد داراي گرایشهاي وسواسی در کارکردهاي شناختی اندوزشی، نظارتی و کنترلی اجرایی مرکز ي مانند تمرکز بر اطلاعات
مرتبط و نادیده گرفتن اطلاعات نامرتبط، توانایی نگهداري و دستکاري اطلاعات به طور موقت فعال شده، و یا به عبارت کلیتر، در کنترل توجه ضعف اساسی دارند و مداخله
در این کارکردها میتواند به عنوان یک راهبرد درمانی مورد توجه قرار گیرد.
کلیدواژهها: وسواس فکري، حافظه کاري، حافظه کوتاه مدت، کارکردهاي اجرایی.

نقد مقاله پیش بینی گرایش به وسواس فکري بر اساس نیمرخ شناختی

نقد مقاله پیش بینی گرایش به وسواس فکري بر اساس نیمرخ شناختی

نقد مقاله پیش بینی گرایش به وسواس فکري بر اساس نیمرخ شناختی

نقد مقاله پیش بینی گرایش به وسواس فکري بر اساس نیمرخ شناختی

نقد مقاله پیش بینی گرایش به وسواس فکري بر اساس نیمرخ شناختی

نقد مقاله پیش بینی گرایش به وسواس فکري بر اساس نیمرخ شناختی

نقد مقاله پیش بینی گرایش به وسواس فکري بر اساس نیمرخ شناختی